مددکاری اجتماعی و همبستگی اجتماعی
مددکاری اجتماعی و همبستگی اجتماعی
دکتر سید احمد رحیمی؛ مددکار اجتماعی و مردم شناس
علم مددکاری اجتماعی به عنوان نقطه تمرکز علوم یاورانه موضوعی است که از درون جامعه و نهاد های مربوطه برخواسته و بر همین اساس تمام بخش های فضای انسانی _ اجتماعی را شامل می شود.
مددکاری اجتماعی و همبستگی اجتماعی
مددکار اجتماعی مجرب و دانشور در روش های مختلف مددکاری اجتماعی موجب توسعه ی فردی، خانوادگی و اجتماعی شده و در همه سطوح، ضمن آگاهی بخشی به افراد و سازمان ها، تسهیل ارتباطات حرفه ای را فراهم می آورد.
در عصر حاضر نیاز به بینش همه جانبه نگر و تحلیل های عمیق ، بیش از پیش احساس می شود.شرایط مذکور دلیل بر سرعت پردازش و بکارگیری داده ها و اطلاعات را تأکید می کند.تعدد اشاعه زیر شاخه های تمدنی از سویی و ارتباط جدا نشدنی علوم نسبت به هم از سویی دیگر ، نمایانگر لزوم ارتباطات هوشمندانه عناصر سیستم ها و همچنین کاراسازی ارتباط ریز سیستم ها با یکدیگر در جهت کاراکتر سازی سیستم حاکم بر جوامع است.
ارتباط عناصر سیستم ها در دهه های نخست هزاره سوم موجب سیستمی تر شدن هر چه بیشتر و تبیین سیستماتیک وجوه وجودی شده است البته پیچیدگی های موجود با بهره گیری از هوش مصنوعی و معرفی تخصص های بین رشته ای قابل مواجهه عقلایی است و لذا برای تحلیل های علمی دچار عنان گسیختگی عناصر نخواهیم شد.
اما در این میان رشته مددکاری اجتماعی می تواند نوید بخش استخراج راه حلی علمی برای سامان بخشی به تولیدات لجام گسیخته ریز نظام ها باشد.
معیار و انحراف معیار، هنجار و ناهنجار و ارزیابی های آسیب شناختی در سطوح مختلف روش های مددکاری، شاخصی اجتماعی می طلبد که منحصر به عصر آنومیک حال حاضر باشد.
انسجام و همبستگی به عنوان معرف هویت بیرونی یک سیستم، ماهیتی غیر از تصحیح روابط به سوی عقلانیت نیست و این مفهوم از طریق مددکاری اجتماعی خودباورانه قابل تحقق است.
تقویت خود آگاهی تصمیم سازان، قانونگذاران و مجریان از سویی و الزام مسلح شدن ایشان به علوم یاورانه و انسانی از سوی دیگر می تواند ژرف اندیشی آینده نگرانه ای را در درون جوامع ساری و جاری نماید که غایت آن تحقق عدالت و دموکراسی واقعی است. بر این اساس فهم خود و دیگری و درک شرایط پیش رو از طریق ایجاد جامعه ی جهانی همبسته در حال رقم خوردن است چرا که به مدد فضای نسبتاً یکپارچه ی مجازی و سرعت نشر اطلاعات و دانش ، واقعیتی رخ داده که موجب درک متقابل بیشتر افراد و جوامع شده و نیل به تعادل نظام جهانی را هموارتر می کند. توجه به ابعاد تغییرات مختلف اجتماعی در عصر حاضر مؤید همبستگی دانشی و ضرورت های یکپارچگی اجتماعی است به همین جهت است که تأمل معنی گرایانه ی دیپلماسی، نشانگانی برای رفتار های سیاسی-اجتماعی همبسته با تدبیر را به ذهن متبادر می کند.
نقش آفرینی افراد در قالب NGO ها و اقدامات داوطلبانه نیز موجبات همبستگی هر چه بیشتر نهاد های اجتماعی با حاکمیت و دولت ها است که مددکاران اجتماعی کلیدی ترین اعضای حرفه ای این چسب رابط بین دولت و ملت و البته دول با ملل است.
مددکاران اجتماعی با هر رویکرد تخصصی که باشند به صورت ذاتی خواهان رعایت استقلال بوده و متقاضی احترام به اصل انسانیت افراد هستند، به همین جهت در دراز مدت موجد فضایی خواهند شد که به شفافیت کارکردی ایفای نقش بهینه ی عناصر دامن زده و ضمن متعادل ساختن نظام نقش های متعدد عناصر، همبستگی کل نظام را باز خورد خواهند داد.
این تأکید منجر به خود آگاهی تمامی سطوح جامعه نسبت به مسئولیت های اجتماعی شده و ایفای نقش را در جهت برد حداکثری که همان حال خوب اجتماعی است هدایت خواهد کرد. تغییر نقش عناصر در یک خطه، مستلزم تغییرات ظریفی به سمت پیچیده و تخصصی تر شدن پروژه ها، برنامه ها و ماموریت های سازمانی است و ضمنا راهبرد انگیزه بخشی به عناصر جامعه از طریق افزایش نشاط اجتماعی هم میسر است.
برای مثال ایجاد امکانات رفاهی نظیر احداث پارک، باعث حضور اقشار محله به ویژه کودکان، افراد مسن و بازنشسته و جوانان و نوجوانان و در نتیجه ارتباط نزدیک و چهره به چهره این گروه های اجتماعی با یکدیگر می شود. پس حضور مشارکت جویانه افراد، موجب همدلی، آرامش درونی، احساس تعلق، جامعه پذیری بیشتر و به این شکل گام نخست تحقق آرمان شهروند پویا زیر کارکرد پنهان افتتاح بوستان منجر به سلامتی بیشتر شهروندان و جامعه در تمامی ابعاد می گردد. البته هزینه عمرانی نسبت به هزینه های فرهنگی _ اجتماعی قابل قیاس نیست. چنانچه در سطح یک پیشگیری به عموم مردم توجه می شود، میتوان در برنامه ریزی شهری نیز با تولید فرهنگ، کیفیتی مطلوب در افکار شهروندان ایجاد نمود. نیروی انسانی قابل توجهی که توسط پیمانکاران پروژه های اجتماعی آموزش میگیرند و با صرف هزینه های متوسط ضمن تضمین سلامت شهروندان، در حوزه های فرهنگی و اجتماعی به کار گرفته میشوند تا اصل سهم پذیری شهروندان و مشارکت در رعایت حقوق شهروندی از سویی انجام شود و کارکرد پنهان دوم آن اعتمادسازی مناسب و پایداری و عدم انحراف طرحهای توسعه شهروندی باشد.
یاریگران کنونی با استفاده از بستر مجازی دانشکده هایی به ابعاد فرازمینی گسترده اند که آموزش بهتر زیستن را با شیوه های آموزشی بدیع و مؤثر و جامعه پذیری از طریق فضای مجازی را با نتایجی سریع حاصل می آورد و این فضا موجبات پیوند های انسان شناسانه و مددکارانه شده و رفتار های فرهیخته تر را به ارمغان می آورد.
احتمالاً از این مسیر یکرنگی به مثابه نشر دوستی های عمیق و ایجاد حس مشترک عمل کرده و با حفظ اصالت فرهنگی به انسجام بینشی مددکارانه در سطح جهان کمک خواهد کرد.
حس تعلق و مسئولیت، مشارکت در پیشگیری از آسیب ها، بروز تحلیل های غیر سطحی در عوام جامعه، تعمیق روابط فرهنگی، به کار گیری هر چه بیشتر برنامه ریزی های علمی برای رفاه و تأمین اجتماعی و ارتقای بهداشت روانی و امنیت و سلامت، نمایانگر استفاده ی عملی از روش های مددکاری اجتماعی است و نتیجه ی آن انسجام بیشتر عوامل انسانی در جامعه جهانی خواهد بود و در منظر جهانی به تثبیت بیشتر همدلی و درون فهمی راستین شبکه های جوامع خواهد انجامید.
بی شک استفاده ی صحیح از داده ها و رصد بی غرضانه احوال اجتماعات و تشکیل شبکه های مؤثر مددکاری برای حفظ و ارتقای سلامت اجتماعی موجب تحکیم پیوند ها شده و نمایشی از اقتدار انسانی در جهت بهبود روند توسعه ی اهداف هزاره را نیز همراه خواهد داشت.
مددکاران اجتماعی با بکارگیری از سایر روش های علمی و جدیت در تحقیقات میدانی و نفوذ خود برای مرتبط ساختن هر چه بیشتر و بهتر دو بخش صف و ستاد و انتقال سریع وضعیت موجود در لایه های مختلف اجتماعی می بایست از فاصله موجود بین تعارضات درون و برون جامعه کاسته و با حرفه ای گری به توانمند ساختن خود و دیگران همت گمارند تا نقش های قابل تری در توسعه ی ادبیات صلح، تقویت و یکپارچگی و شناساندن مؤلفه های مؤثر بر سلامت و پیشگیری برای همه افراد جوامع ایفا کنند.
هماهنگی در هر سطحی که باشد، چه در جهت کارکرد نظام شناختی-هیجانی فرد و یا عناصر سامانه ی نهاد خانواده و چه در توازن عملکردی نظامات اجتماعی، نوید بخش حضور بینشی مددکارانه است و وجود این سطوح هماهنگ متضمن وجود همبستگی اجتماعی قابل ستایشی خواهد بود که از آلام بشر در قالب تبعیض، نژاد پرستی، نسل کشی و جنگ خواهد کاست.
در این مقطع زمانی مددکاران اجتماعی می بایست با تحرکاتی عاجل، شرایطی را مهیا کنند تا با تحلیل های عمیق و مجاب گری های مطلوب نسبت به کنترل و کاهش آسیب های فردی، خانوادگی و اجتماعی هم توسط سیاستگذاران و هم شهروندان باعث وفاق اجتماعی جوامع شده و روابط سالم را توسعه دهند.